بررسی
رابطه بین بودجه ریزی عملیاتی و بهبود مسئولیت پاسخگویی
در دستگاه
های اجرایی استان آذربایجان شرقی
1. مقدمه
بودجه به عنوان بیان مالی عملیات دولت،
مهمترین سندی است که دستگاههای اجرایی
را
در دستیابی به اهداف سند چشم انداز و برنامه های
توسعه کشور و انجام اثر بخش وظایف خود یاری می رساند. از این رو تلاش برای
بهبود این سند مالی و
بهره وری بودجه در اجرای فعالیت های دستگاه های اجرایی همواره مورد توجه و چالش
بوده است. نظام بودجه ریزی عملیاتی با هدف نتیجه محوری این سند مالی تلاش
می کند با پیوند اعتبارات بودجه ای به نتایج
اقدامات دولت به اهداف صرفه جویی، شفافیت، کارایی، و اثربخشی بودجه دست یابد.
بودجه ریزی عملیاتی به اصلاح مدیریت بخش عمومی و افزایش اثر بخشی این بخش می
پردازد. (حسن آبادی و نجار صراف، 1386، 1)
بودجهریزی عملیاتی نوعی سیستم
برنامهریزی، بودجهریزی و ارزیابی است که بر رابطه بودجه هـزینه شده و نتایج
مورد انتـظار تأکید میورزد. در چارچوب بودجهریزی عـملیاتی بخشهای مختلف
اداری براساس استانـداردهای مشخصی تحت عنوان شاخص های عملکردی پاسخگو هستند و
مدیران در تعیین بهترین شیوه نیل به نتایج از اختیار عمل بیشتری برخوردارند. از
طرف دیگر در چارچوب چنین شیوهای مشارکـت سیاسـتگذاران، مدیران و حتی شـهروندان
در قالب برنامههای راهبردی، اولویت های هزینه ای و ارزیابی عملکرد، صورت
میگیرد. شناسـایی ارتباط میان برنامهریزی راهبردی و تخـصیص منابع، با توجه به
افـقهای بلند مدت، از اهداف دیگر بودجهریزی عملیاتی تلقی میشود. (همان
منبع، 301)
انـدیـشهای که در ورای بودجهریزی
عـملیاتـی قراردارد این است که اگر سـیاسـتگذاران، تصمیمات مالی را به گونه ای
عینی و برمبنای کارآیی و اثر بخش استوار سازند، آنگاه هم آنها و مردم میتوانند
درباره عملکرد دولت قضاوت روشن
تری داشته باشند. در واقع بودجهریزی عملیاتی، با
مرتبط ساختن تصمیمات بودجهای و عملکرد دولت، پاسخگویی دولت در مقابل
قانونگذاران و مردم را تقویت میکند. بطور کلی فرآیند بودجهریزی عملیاتی در پی
پاسخگویی به این پرسشهاست: جایگاه کنونی ما کجاست؟ میخواهیم کجا باشیم؟ چگونه
باید به اين اهداف برسیم؟ چگونه باید پیشرفت خود را بسنجیم؟» (پناهی، 1384، 1)
امروزه گسترش فرهنگ پاسخگویی، مسئولان (در
مقام پاسخگو) و شهروندان (در مقام پاسخ خواه) خواستار اطلاعات بیشتری همچون
نتایج یا بروندادها، اثر بخشی، کارایی و قیمت تمام شده فعالیتهای مندرج در
بودجه دولت می باشند. ( باباجاني، 1388)
بعلاوه
شالوده نظام حسابداری در بخش دولتی و غیر دولتی بر مفهوم مسئولیت پاسخگویی قرار
دارد بر اساس این مفهوم، دولتها باید در برابر شهروندان پاسخگو باشند و بتوانند
فرایند جمع آوری منابع مالی و نحوه مصرف این منابع را به گونه ای مناسب توجیه
کنند. (امیر اصلانی، 1379، 54)
هدف کلی
پژوهش «بررسی رابطه بین بودجه ریزی عملیاتی و بهبود مسئولیت پاسخگویی در دستگاه
های اجرایی استان آذربایجان شرقی» می باشد که می توان آنرا در قالب اهداف فرعی
ذیل بیان و بررسی نمود:
1-
بررسی
رابطه بین برنامه
ریزی[1]
و
بهبود مسئولیت پاسخگویی در دستگاه های اجرایی استان آذربایجان شرقی.
2- بررسی
رابطه بین تجزيه و تحلیل هزینه ها[2]
(ABC)[3]
و بهبود مسئولیت پاسخگویی در دستگاه های اجرایی استان آذربایجان شرقی.
3- بررسی
رابطه بین مدیریت عملکرد[4]
و بهبود
مسئولیت پاسخگویی
در
دستگاه های اجرایی استان آذربایجان شرقی.
2.
بیان
مساله
اكنون بودجهريزي عملياتي[5]
به عنوان روش بودجهريزي در سطح وسيعي در جهان از جمله در كشور ما مورد توجه
قرار گرفته است. بودجهريزي عملياتي عوامل صرفهجويي و اثر بخشي را به ابعاد
سنتي بودجه ريزي اضافه ميكند. از آنجا كه اختصاص هدفمند اعتبار
به فعاليتهاي هر سازمان ميتواند ضمن شفاف سازي نحوه توزيع منابع، امكان پايش
عملياتي و انتظار براي دسترسي به نتايج هزينهها را فراهم سازد، استفاده از روش
بودجه ریزي عملياتي گام موثري در افزايش كارائي و اثر بخشي اعتبارات خواهد
بود. ( خدامي پور و زينالي، 1386، 56 )
براساس تعاريفي كه از بودجهريزي عملياتي عنوان شده است، عبارت است از برنامه
سالانه به همراه بودجه سالانه که رابطه میان میزان وجوه تخصیص یافته به هر
برنامه و نتایج به دست آمده از آن برنامه را نشان میدهد. این بدان معنی است که
با هر میزان مخارج انجام شده در هر برنامه، باید مجموعه معینی از اهداف تأمین
شود. (پناهی، 1384، 11)
بودجه ریزی عملیاتی، برنامه راهبردی
سازمان با توجه به اهداف و ماموریت های آن است که فرایندی را جهت تبدیل داده
های قابل سنجش به اطلاعات معنی دار در خصوص نتایج برنامه ها فراهم می آورد.
(ملکرز و ویلابی[6]،
2000) بودجه ریزی عملیاتی به دنبال
ايجاد
پیوند میان شاخص های عملکرد و تخصیص منابع است هر چند چنین پیوندهایی اغلب ضعیف
هستند ولی می توانند سیاست گذاری بودجه ای را تسهیل و نظارت و قانون گذاری بر
نتایج و دستاوردهای مرتبط با مخارج عمومی را افزایش دهند. (دیاموند[7]،
2002، 12)
بودجه
ريزي عملياتي، فرآيند جاري است که همه مديران سازمان را، از رئيس سازمان تا تک
تک مديران برنامه ها و مديران سازمانهاي تابعه درگير مي کند. اين فرآيند شامل
چرخه بازخور است که اطلاعات صحيحي را در اختيار مديران عالي براي مديريت فعاليت
هاي خود قرار مي دهد. در نهايت بودجه ریزی عملیاتی منجر به بهره برداري اثر بخش
تر از منابع سازمان خواهد شد. مديران قادر خواهند بود از منابع موجود در راستاي
دستيابي به اهداف مورد انتظار تعيين شده در بودجه بطور اثر بخش تري بهره برداري
کنند. (انصاری و زینالی، 1387، 46)
بودجه ریزی عملیاتی با الزام دستگاههای اجرایی به تمرکز بر نتایج برنامه ها،
سعی در بهبود اثربخشی، کارایی و پاسخگویی برنامه های دولت دارد.
این
سیستم از طریق تولید و ارائه بهتر در مورد اثربخشی
هزینه
ها و برنامه های دولت، به دنبال کمک به مدیران برای بهبود عملکرد برنامه ها می
باشد و هدف آن ایجاد پیوندی روشن
تر و
نزدیکتر بین منابع و نتایج می باشد.
این
سیستم در جهت تخصیص هدفمند اعتبارات به برنامه ها و فعالیت ها، شفاف سازی
فرآیند بودجه ریزی، ایجاد ارتباط بین بودجه ریزی و نتایج عملکرد، سنجش اثربخشی
و کارایی برنامه ها و فعالیتها گام بر می دارد.
صاحب
نظران
حسابداری و امور مالی دولتها اعتقاد داشته اند که نظام حسابداری و گزارشگری
مالی دولتی به عنوان ابزار اصلی ایفای مسئولیت پاسخگویی[8]
عمومی، نقش مهمی بر عهده دارد. برپایه این عقیده در طول نیمه دوم قرن بیستم بر
اهمیت و نقش حسابداری در ادای مسئولیت پاسخگویی تأکید گردیده و تلاش های زیادی
در مورد تعیین جایگاه مناسبی برای مفهوم مسئولیت پاسخگویی در مبانی نظری
حسابداری و گزارشگری مالی به عمل آمده است. (زینالی و محمدی پور،1387)
مطابق بند
156هیئت تدوین استانداردهای حسابداری دولتی، مسئولیت پاسخگویی به عنوان سنگ
بنای گزارشگری مالی مورد پذيرش قرار گرفته است. مسئولیت پاسخگویی دولت را ملزم
میکند در مورد اعمالی که انجام میدهد به شهروندان توضیح بدهد و در مورد
افزایش منابع مالی عمومی و نحوه مصرف آن، دلایل منطقی ارائه کند. (باباجانی،
1379، 29)
لیکن
مفهوم پاسخگویی در ادبیات حسابداری دولتی به صورتی گسترده مورد استفاده قرار می
گیرد. به بیانی ساده مسئولیت پاسخگویی وظیفه ای است که در اجرای آن اشخاص،
دلایل و توضیحات قانع کننده ای برای ادای مسئولیت[9]
هايی که بر عهده آنان محول گردیده است، فراهم نموده وگزارشهای لازم را ارایه می
نمایند. (باباجانی، 1388، 222) گفتنی است که مسئولیت پاسخگویی مرکز ثقل و سنگ
زیر بنای تمام گزارشهای مالی دولت را تشکیل می دهد و دولتها را وا می دارد که
در مقابل شهروندان خود پاسخگو باشند و برای افزایش منابع مالی عمومی و اهدافی
که این منابع برای تحقق آنها مصرف می شود دلایل منطقی بیاورند. (باباجانی،
1385) بنابراین با توجه به موارد فوق سئوالات اساسی این است که:
آیا
بودجهریزی عملیاتی بر بهبود مسئولیت پاسخگویی دولت و عملکرد آن تاثیر دارد؟
آیا
بودجهریزی عملیاتی میتواند با آگاه کردن تصمیمگیران به اطلاعات بهتر درباره
نتایج هر برنامه و برنامههای دولت به افزایش مسئولیت پاسخگویی منجر شود؟
آیا بودجه
ریزی عملیاتی به عنوان مکمل و زیر بنای فنون پیشرفته حسابداری مدیریت در افزایش
مسئولیت پاسخگویی دولت تاثیر دارد؟
در
این راستا تحقیق حاضر قصد دارد رابطه بین بودجه ریزی عملیاتی و بهبود مسئولیت
پاسخگویی در دستگاه های اجرایی استان آذربایجان شرقی را مورد ارزیابی قرار دهد.
1-2. پیشینه تحقیق
1-1-2. پژوهش های انجام شده داخلی
خدامی پور و زینالی
(1386)
در مقاله «سیستم بودجه بندی بر مبنای
عملکرد و تاثیر آن بر عملکرد و مسئولیت پاسخگویی دولت» عنوان کرده اند که از
میان هدفهای مورد نظر برای پیادهسازی نظام بودجهریزی عملیاتی، هدف پاسخگویی
مبنا و پایه قویتری برای تعیین موفقیت آن، نسبت به تخصیص بودجه، ایجاد میکند.
بودجهریزی عملیاتی، مستقیم ترین پیوند میان اطلاعات عملکرد و افزایش کارایی و
کیفیت خدمات است. سیستم بودجهریزی عملیاتی از طریق استفاده از مدیریت کیفیت
جامع و کاهش هزینهها و همچنین افزایش رضایت مصرفکنندگان باعث بهبود عملکرد
دولت شده و در واقع منجر به بهرهبرداری اثربخش تر از منابع سازمان خواهد شد و
مدیران میتوانند از منابع موجود در راستای دستیابی به هدفهای مورد انتظار
تبیین شده در بودجه به طور اثربخش تری بهرهبرداری کنند.
کردستانی
(1386)
در مقاله «
پاسخگویی در بخش عمومی و اطلاعات حسابداری» بیان نموده است که پاسخگویی عمومی
لازمه عملی کردن فرایند دموکراسی است و مکمل مدیریت دولتی محسوب میشود. این
مفهوم پاسخگویی عمومی، تصویری از امانتداری، وظیفه شناسی، عدالت، شفافیت، تلاش
برای بهبود و شایستگی اخلاقی مدیران دولتی را ارائه میکند و ارتقای آن مدیران
دولتی را در برابر انتقادات مصون میسازد و جلوههایی از دموکراسی را به نمایش
میگذارد. تلاش برای افزایش سطح پاسخگویی در جامعه از طریق افزایش اطلاعات در
دسترس عموم و به تبع آن افزایش سطح پاسخخواهی مردم، انتظارات برای بهبود خدمات
بخش عمومی را افزایش داده و فشار ناشی از آن منجر به اصلاح بخش عمومی میشود.
باباجانی
(1388) در مقاله ای با عنوان « تحليل مباني نظري و قانوني رويكرد جديد بودجه
ريزي سال 1387 از منظر مسئوليت پاسخگويي» بیان نموده است که به رغم تحولات
شگرفي كه در دو دهه اخير در نظام هاي حسابداري و گزارشگري مالي بخش عمومي
كشورهاي توسعه يافته و بسياري از كشورهاي در
حال
توسعه رخ داده است، اقدام موثري از سوي نهادهاي مسئول در براي ايجاد تحول در
نظام حسابداري دولتي كشور صورت نگرفته است. به نظر نگارنده، ورود به فرايند
تحول در «نظام بودجه ريزي» و « نظام حسابداري و گزارشگري مالي» در درجه اول
مستلزم درك صحيح نقش و اهميت اين دو نظام در فرايند پاسخگويي عمومي است. بايد
نقش و اهميت بودجه سالانه به عنوان گستره و حوزه عمل مسئوليت پاسخگويي مالي و
عملياتي دولت و نقش بي بديل حسابداري و گزارشگري مالي به عنوان يكي از ابزارهاي
اصلي و با اهميت تحقق و ارتقاي سطح اين دو مسئوليت، براي دولتمردان، سياست
ورزان و نهادهاي متولي و مسئول امور مالي و بودجه اي كشور روشن شده و به باور
عمومي اين قبيل مقامات تبديل شود.
قديم پور و طريقي (1388) در مقاله «
بودجه ريزي عملياتي و رابطه آن با حسابرسي عملياتي» اعلام کرده اند
که
بودجه ريزي عملياتي و حسابرسي عملياتي از لحاظ اهداف، رابطه تنگاتنگي با
همديگر داشته و به سوي اهداف يكساني در حركت هستند و به عنوان اجزاي اصلي نظام
گزارشگري مالي دولتي با همديگر همپاياني دارند به گونه اي كه اين دو مكمل
همديگر بوده و حول سه محور اصلي كارايي، اثر بخشي و صرفه اقتصادي مي چرخند و
تنها در سايه مشاركت اين دو، مطلوبيت نظام گزارشگري مالي دولتي افزايش يافته و
اين نظام مي تواند ابزاري قدرتمند براي دولت در مسئوليت پاسخگويي باشد. همچنين
اين محققان بيان نموده اند كه براي پاسخگويي كامل و دقيق بخش دولتي و همچنين به
منظور موفقيت نظام
بودجه ريزي عملياتي، تغيير و توسعه نظام
حسابرسي دولتي و انجام حسابرسي عملياتي ضرورت مي يابد.
2-1-2. پژوهش های انجام شده خارجی
یانگ[10]
(2003)
در مقاله «
سیستم
بودجه ريزي بر مبنای عملکرد» به اين نتيجه رسيد كه استفاده از اطلاعات عملكردي
و بودجهریزي عملياتي منجر به تصميمات بهتر در تخصيص اعتبارات و بودجه در كنگره
ميشود. ولي علاوه بر آن ممكن است عوامل سياسي و اجتماعي و اقتصادي هم در اين
امر دخالت داشته باشند. در هر حال، نتيجه كلي اين بوده كه استفاده از
بودجهريزي عملياتي باعث افزايش كارايي منابع مصرفي دولت ميشود.
جوردن و
هاکبارت[11]
( 2005) با انجام پژوهشي با عنوان « اهداف و موفقيت پياده سازي بودجهریزی
عملياتي» به بررسي ميزان اهميت مسئوليت پاسخگويي و همچنين تحقق مناسب آن با
اجراي سيستم بودجه ریزی عملیاتی، دريافتند كه هدف اصلي دولت از اجراي سيستم
بودجه ريزي عملياتي، بهبود مسئوليت پاسخگويي برنامهاي ميباشد. سپس پژوهشگران
به بررسي ميزان موفقيت دستيابي به هدفهاي استقرار سيستم بودجه ريزي عملياتي
پرداختند در اين حالت هم ميزان موفقيت در دستيابي به هدف بهبود پاسخگويي برنامه
اي بالاترين نمره را داشت و كمترين نمره به هدف تغيير در تخصيص بودجه مربوطه مي
شد. همچنين در بررسي هاي مربوط به بودجه ريزي عملياتي به عنوان ابزاري براي
پاسخگويي، به اين نتيجه رسيدند كه اندازه گيري عملكرد باعث بهبود مسئوليت
پاسخگويي نسبت به دستگاه هاي اجرايي مي شود.
يي لو و همکاران[12]
(2011) در تحقیقی با عنوان « بودجه ریزی عملیاتی در ایالات متحده ـ آنچه که
قانون برای اجرای آن الزام نموده است؟» به بررسی محتوای قانون بودجه ریزی
عملکرد و ارتباط آن با کیفیت اجرایی سیستم بودجه ریزی عملیاتی پرداخته اند.
تحقیقات اخیر نشان می دهد در ایالاتی که سیستم بودجه ریزی عملیاتی به خوبی اجرا
می شود بیشتر از ایالتهایی که بودجه ریزی عملیاتی در آنها اجرا نمی شود
یا بصورت ضعیف اجرا می گردد به تصویب قوانین و مقررات مربوط به سیستم
بودجه ریزی عملیاتی می پردازند. نتایج تحقیق آنها نشان میدهد قانون
بودجه ریزی عملکردکه شامل دستورالعمل های تفصیلی درباره توسعه، گزارشگری و
استفاده داده های عملکرد باشد به استفاده قویتر از سیستم های بودجه ریزی عملکرد
در ایالات منجر می شود.
پاک مرام و
همکاران
(2012) در پژوهشی با عنوان « شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر بر بودجه ریزی
عملیاتی در شرکت مخابرات با استفاده از روش
TOPPIS»
در شرکت مخابرات استان آذربایجان شرقی به این نتیجه رسیده اند که کنترلهای
محیطی، اداری و عملیاتی برای اجرای بودجه ریزی عملیاتی ضروری هستند و عدم وجود
آنها در سازمان ها مانعي برای اجرای بودجه ریزی عملیاتی می باشد. همچنین بیان
نموده اند که از عوامل پيش گفته، عامل محیطی موثرترین عامل می باشد و عوامل
کنترلی و اجرایی در اولویت های بعدی قرار دارند.
3. مباني
نظری و فرضيه هاي پژوهش
توجهات اخیر به استقرار بودجه ریزی عملیاتی،
عقایدی را در مورد عوامل تاثیرگذار در استقرار موفق این نظام ایجاد کرده است
چنین مجموعه ای از عقاید مدل جامع بودجه ریزی عملیاتی در چهارچوب «مدل الماس»
ارائه گردیده است. در طراحي مدل الماس كه براي اولين بار در كشور ارائه گرديده
است سعي شده تا تمام عناصر و مؤلفههاي استقرار نظام بودجهريزي عملياتي
شناسايي، و ارتباط و تعاملات هر يك از آنها مشخص گردد. ضمن اينكه قوانين و
مقررات موجود در كشور را كه طي سالهاي گذشته به مرور به تصويب مراجع ذيربط
رسيده است نظير مواد 138 و 144 قانون برنامه چهارم توسعه، در طراحي اين مدل
مورد توجه قرار گرفته است.
روش و مدل به کارگرفته شده در این پژوهش «
مدل الماس» می باشد. مدل پيشنهادي كه مدلي ابداعي و برگرفته از مجموع ادبيات
تحقيق و قوانين و مقررات موجود در كشور است در برگیرنده 3 عنصر اصلی و 3 عنصر
توانمندساز است (حسن آبادی و نجار صراف، 1386).

چارچوب
نظری این تحقیق بر عناصر اصلی« مدل الماس» استوار شده است که بشرح ذیل می باشد:
1- برنامهریزی: تعيين و تدوين اهداف
آينده سازمان- وجود هماهنگي لازم بين واحدهاي مختلف سازمان- تجزيه و تحليل
شرايط محيطي سازمان- شناسايي نقاط قوت و ضعف داخلي سازمان- تشريح راهكارهاي
دستيابي به اهداف- كنترل فرايند پيشرفت كار - اولويت بندي هدفها و نيازها با
توجه به منابع و امكانات موجود- حداقل سازي ظرفيت مازاد و بلا استفاده منابع
سازمان- تركيب بهينه منابع سازمان جهت دستيابي به حداكثر منافع- برقراري ارتباط
مستقيم بين اهداف بلندمدت و بودجه سالانه.
2- تجزيه و تحلیل هزینهها
(ABC):
شناسايي و احصاي فعاليتها و خدمات دستگاه هاي اجرايي- شناسايي و حذف هزينه
هاي فاقد ارزش افزوده- وجود ارتباط شفاف بين فعاليتهاي لازم جهت ارائه خدمات و
ميزان استفاده از منابع- تعريف روشن محرك هاي هزينه - شناسايي و طبقه بندي
هزينه هاي دستگاه بر اساس سیستم حسابداری تعهدی- تعيين قيمت تمام شده فعاليتها
و خدمات- تعيين مبناي مناسب براي تسهيم هزينه هاي غير مستقيم- سرشكن نمودن
هزينه هاي غير مستقيم بر روي فعاليتها و خدمات- تهيه و تنظيم بودجه سالانه بر
اساس قيمت تمام شده- تجزيه و تحليل حساسيت هزينه ها.
3- مدیریت
عملكرد:
پياده
سازي سيستم حسابداري تعهدي به جاي حسابداري نقدي- تغيير رويكرد از تمركز بر
داده ها به ستاندهها- ايجاد ارتباط مشخص بين عملكرد و پاداش كاركنان- ارزيابي
عملكرد بر مبناي اهداف تعيين شده- كيفيت خدمات ارائه شده- رضايت ابراز شده از
سوي مشتريان در خصوص خدمات ارائه شده- استفاده بهينه از امكانات و منابع در جهت
دستيابي به هدف ها- وجود سيستم اطلاعات مديريت مناسب- تدوين استانداردهاي
عملكرد- برقراري ارتباط بين عملكرد و منابع.
1-3. فرضیههای پژوهش
با
توجه به مطالب مطروحه درباره چارچوب نظری تحقیق و برای پاسخ به سوالات تحقیق،
فرضیه های ذیل مطرح گردیده است.
فرضیه1- بین
بودجه ریزی عملیاتی و بهبود مسئولیت پاسخگویی در دستگاه های اجرایی استان
آذربایجان شرقی رابطه معنی داری وجود دارد.
فرضیه1-1-
بین برنامه ریزی و بهبود مسئولیت پاسخگویی در دستگاه های اجرایی استان
آذربایجان شرقی رابطه معنی داری وجود دارد.
فرضیه 2-1-
بین تجزيه و تحلیل هزینه ها (ABC)
و بهبود مسئولیت پاسخگویی در دستگاه های اجرایی استان آذربایجان شرقی رابطه
معنیداری وجود دارد.
فرضیه 3-1-
بین مدیریت عملکرد و بهبود مسئولیت پاسخگویی در دستگاه های اجرایی استان
آذربایجان شرقی رابطه معنی داری وجود دارد.
4. روش
پژوهش
پژوهش حاضر، از لحاظ ماهیت مساله و هدف تحقیق کاربردی و از لحاظ روش اجرايي
توصيفي- پيمايشي محسوب می شود و در دو مرحله انجام شده است:
مرحله
اول مطالعات مقدماتی نسبت به موضوع سیستم بودجهریزی عملیاتی و مسئولیت
پاسخگویی، براي شناخت بیشتر مسئله صورت گرفت که در این مرحله از تحقیق از منابع
کتابخانهای موجود نظیر کتب و مقالات و پایان نامههای مرتبط با ادبیات تحقیق،
استفاده شده است.
مرحله دوم
تحقیق با توجه به اینکه در این تحقیق نیاز به استنباط مجموعهای از فرضیه های
پژوهشی میباشد با استفاده از طرح پرسشنامهای مناسب از مدیران امور مالی و
ذیحسابان دستگاه های اجرایی و حسابرسان رده های مختلف دیوان محاسبات استان
آذربایجان شرقی اطلاعات لازم جمع آوری شده است.
5. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش
جامعه
آماری این پژوهش 87 نفر شامل؛ 37 نفر حسابرس رده های مختلف دیوان محاسبات استان
آذربایجان شرقی و50 نفر ذیحساب و مدیر مالی کلیه دستگاه اجرایی استان آذربایجان
شرقی باستثناء موسسات و نهادهای عمومی غیر دولتی و دستگاه های دارای عملکرد
متمرکز است که به نحوی از انحاء از بودجه کل کشور استفاده می کنند. با توجه به
محدود بودن تعداد جامعه آماری، کل جامعه آماری بصورت سرشماری (تمام شماری) مورد
سنجش قرار گرفت و از نمونه گيري و روشهای آن استفاده نگردید. ابزار جمع آوری
اطلاعات پرسشنامه است که پس از سنجش روایی و پایائی در اختیار جامعه آماری قرار
گرفت. پرسشنامه ها شامل سوالاتی در ارتباط با فرضیه های مطروحه در تحقیق می
باشد که براي متغيرهاي برنامه ریزي، تجزيه و تحليل هزينه ها و مديريت عملكرد
هركدام به تعداد 10 سوال و در ارتباط با مسئوليت پاسخگويي نيز 10 سوال طراحی
شده است. و پاسخ سؤالها بر اساس طيف پنج گزینهاي لیکرت طرح ريزي شده و به صورت
خيلي كم، کم، متوسط، زياد، خيلي زياد تنظيم گرديده است. به هركدام از اين
مقياسها امتيازي از 1 تا 5 داده شد كه اين داده ها با استفاده از روشهاي
همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره مورد بررسي و تجزيه و تحليل قرار گرفته
است.
براي افزايش
روايي پرسشنامه ابتدا با مطالعه
پرسشنامههای
مشابه،
مقالات،
كتب
و
مجلات
سعي شده است كه مفاهيم و متغيرهاي اين تحقيق و چگونگي اندازه گيري آنها به طور
كامل روشن گردد. سپس پرسشنامه طراحي شده براي بررسي روايي در اختيار متخصصان
و
كارشناسان
امور
پژوهشی
در
امر
بودجهريزی و تعدادی از اساتید صاحب نظر قرار گرفت تا اشكالات موجود اصلاح
گردد. پرسشنامه موجود پس از اخذ نظر متخصصان و انجام اصلاحات، دوباره در اختیار
صاحب نظران قرار گرفت و در نهایت روایی صوری و محتوایی آزمون، تأييد شد.
برای برآورد پایائی پرسشنامه از آزمون آلفای کرونباخ استفاده گردید.
در
اين
تحقيق
مقدار
ضريب
آلفای
پرسشنامه هاي بودجه ريزي عملياتي و مسئوليت پاسخگويي به ترتيب حدود 78/0 و 75/0
بدست آمد كه بيشتر از 7/0 بوده و نشان مي دهد ابزار اندازه گيري از پايايي لازم
برخوردار بوده و در نتيجه بهتر مي توان به نتايج آن اعتماد نمود.
در این
تحقیق، تجزیه و تحلیل داده ها عمدتاً با استفاده از روشهای مناسب آماری به دو
شکل توصیفی و استنباطی انجام گرفته است. و از فنون آمار توصیفی شامل جداول
فراوانی، میانگین ها، انحراف معیار و... برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده
شده است. پس از آزمون نرمال بودن توزیع داده های پژوهش (آزمون کولموگورف-
اسمیرنوف)، برای تحلیل استنباطی فرضیه اول از روش تحلیل همبستگی پیرسون و برای
فرضیه های بعدی بدليل وجود چند متغير پيش بين (عناصر بودجه ريزي عملياتي) و
متغير ملاك مسئوليت پاسخگويي از روش تحلیل رگرسیون چند متغیره استفاده گرديده
است.
با توجه به اینکه این تحقیق از یک فرضیه اصلی و 3 فرضیه فرعی تشکیل شده است
از تجزیه و تحلیل اعداد و ارقام به دست آمده می توان چنین نتیجه گرفت:
1-5. نتایج
توصیفی
الف-
جنسیت:
اکثر پاسخگویان (3/94%) مرد هستند و تنها 7/5% را زنان شامل می شود.
ب-
سن:
سن 8/36% از افراد مورد آزمون بین35-25 سال، 46% میان 45-36 سال،1/16%
بین55-46 سال و1/1% بالای 55 سال می باشد.
ج-
سابقه خدمت:
سابقه کار 6/4% پاسخگویان کمتر از 5 سال، 2/24% بین 5 تا 10 سال، 4/26% بین11
تا 15 سال،4/18% بین 16 تا 20 سال و سابقه کاری 4/26% از پاسخ دهندگان بیش
از20 سال می باشد.
د-
پست سازمانی:
پست سازمانی5/57% از افراد مورد آزمون ذیحساب و مدیر مالی دستگاه های اجرایی و
15% حسابرس، 8% حسابرس ارشد، 5/11% سر حسابرس، 8% سرحسابرس ارشد دیوان محاسبات
آذربایجانشرقی می باشد که به نوعی با بودجه سروکار دارند.
هـ-
مقطع تحصیلی:
6/4% پاسخگویان دارای مدرک تحصیلی فوق دیپلم و 2/78% لیسانس و2/17% فوق لیسانس
می باشد.
و-
رشته تحصیلی:
مدرک تحصیلی 7/66% از پاسخ دهندگان را رشته حسابداری، 2/24% را مدیریت ، 8% را
اقتصاد و1/1% مابقی را سایر رشته ها تشکیل می دهد.
نتایج توصیفی مربوط به متغیرهای تحقیق
جدول شماره 1 : نتایج
توصیفی مربوط به متغیرهای تحقیق
متغیر
|
میانگین
|
انحراف معیار
|
پایین ترین
|
بالاترین
|
دامنه
|
تعداد
|
برنامه ریزی
|
39/41
|
24/4
|
29
|
50
|
21
|
87
|
تجزيه و
تحلیل هزینه ها(ABC)
|
54/38
|
03/5
|
27
|
48
|
21
|
87
|
مدیریت عملکرد
|
61/40
|
88/5
|
24
|
50
|
26
|
87
|
بودجه ریزی عملیاتی
|
54/120
|
88/13
|
00/81
|
00/146
|
00/65
|
87
|
مسئولیت
پاسخگویی
|
06/41
|
10/5
|
27
|
50
|
23
|
87
|
جدول شماره
(1) داده های توصیفی مربوط به متغيرهای بودجه ریزی عملیاتی را نشان می دهد
چنانکه مشاهده می گردد میانگین بدست آمده برای برنامه ریزی 39/41 ، تجزيه و
تحلیل هزینه ها(ABC)
54/38 و مدیریت عملکرد 61/40 می باشد. میانگین کل بدست آمده برای بودجه ریزی
عملیاتی 54/120 و مسئولیت پاسخگویی 06/41 می باشد.
2-5. نتایج
آزمون فرضیه ها
فرضیه 1-
بین بودجه ریزی عملیاتی و بهبود مسئولیت پاسخگویی رابطه معني داري وجود دارد.
جدول شماره 2 : نتایج همبستگی
بین متغیرهای بودجه ريزي
عملياتي و مسئوليت پاسخگويي
متغیر مسئولیت
پاسخگویی
|
نتایج
|
متغیر
|
745/0
|
همبستگی
|
بودجه ریزی عملیاتی
|
001/0
|
معنی داری
|
87
|
تعداد
|
جدول
شماره (2) نتایج تحلیل همبستگی پیرسون را برای متغیرهای بودجه ریزی عملیاتی و
مسئولیت پاسخگویی به صورت کلی نشان می دهد. نتایج حاکی از اين است که رابطه این
متغیرها (745/0 =r
) در
سطح 001/0 معنی دار می باشد. بنابراین با تایید فرضیه تحقیق می توان گفت که بین
بودجه ریزی عملیاتی و بهبود مسئولیت پاسخگویی رابطه معني داري وجود دارد.
برای مشخص
سازی رابطه تک تک عناصر بودجه ریزی عملیاتی با متغیر مسئولیت پاسخگویی، روش
تحلیل رگرسیون چند متغیره بكار گرفته شد که نتایج آن در جداول شماره 3 ، 4 و 5
ارائه شده است.
جدول
شماره 3 : نتایج همبستگی بین متغيرهاي عناصر بودجه ريزي عملياتي و مسئوليت
پاسخگويي
مسئولیت پاسخگویی
|
نتایج
|
متغیر
|
675/0
|
همبستگی
|
برنامه ریزی
|
001/0
|
معنی داری
|
682/0
|
همبستگی
|
تحلیل هزینه ها
(ABC)
|
001/0
|
معنی داری
|
687/0
|
همبستگی
|
مدیریت عملکرد
|
001/0
|
معنی داری
|
جدول شماره
(3) ضرايب همبستگي متغيرهای برنامه ریزی، تجزيه و تحلیل هزینه ها
(ABC)
،
مدیریت عملکرد را با متغیر مسئولیت پاسخگویی نشان داده است همانطور که در جدول
بالا مشاهده می شود همه متغيرهاي مستقل تحقیق با بهبود مسئولیت پاسخگویی
همبستگي دارند. این همبستگی نیز معنی دار بوده است. نتایج تحلیل رگرسیون در
جداول زیر ارائه شده است:
جدول شماره 4 : خلاصه نتایج
تحلیل رگرسیون به روش اینتر
مدل
|
R
|
2R
|
2R
تعدیل شده
|
خطای استاندارد
|
اینتر
|
745/0
|
555/0
|
539/0
|
733/1
|
جدول شماره
(4) خلاصه نتایج تحلیل رگرسیون به روش اینتر را نشان مي دهد در این تحلیل میزان
R
بدست آمده برابر 74/0 و مقدار
2R
(ضریب تعیین) برابر 55/0 است. نتایج بيانگر اين است كه بودجه
ريزي عملياتي می تواند 55 درصد تغییرات متغیر مسئوليت پاسخگويي را پیش بینی کند.
جدول شماره 5 : خلاصه ضرایب
استاندارد شده برای متغیرهای تحقیق
متغیر
|
ضرایب استاندارد نشده
|
ضرایب استاندارد شده
|
t
|
معنی
داری
|
B
|
خطای
استاندارد
|
Beta
|
تعامل
|
864/3
|
846/1
|
|
093/2
|
039/0
|
مدیریت عملکرد
|
127/0
|
054/0
|
293/0
|
358/2
|
021/0
|
تحلیل هزینه ها
(ABC)
|
140/0
|
063/0
|
276/0
|
231/2
|
028/0
|
برنامه ریزی
|
148/0
|
074/0
|
246/0
|
987/1
|
050/0
|
فرضیه 1-1-
بین برنامه ریزی و بهبود مسئولیت پاسخگویی رابطه معني داري وجود دارد.
نتایج جدول
شماره (5) نشان می دهد که رابطه متغیر برنامه ریزی به صورت کلی (987/1=
t)
در سطح 050/0 معنی دار می باشد. بنابراین می توان گفت که بین برنامه ریزی و
بهبود مسئولیت پاسخگویی رابطه معني داري وجود دارد. به علاوه بتای مشاهده شده
در این متغیر 25/0 می باشد به این معنی که این متغیر می تواند حدود 25 درصد
تغییرات متغیر مسئولیت پاسخگویی را پیش بینی نماید.
فرضیه 2-1-
بین تجزيه و
تحلیل هزینه ها
ABC))
و
بهبود مسئولیت پاسخگویی رابطه معني داري وجود دارد.
نتایج جدول
شماره (5) نشان می دهد که رابطه متغیر تجزيه و تحلیل هزینه ها
ABC))
به
صورت کلی (231/2 =
t)
در سطح 028/0 معنی دار می باشد. بنابراین می توان گفت که بین تجزيه و تحلیل
هزینه ها و بهبود مسئولیت پاسخگویی رابطه معني داري وجود دارد. به علاوه
بتای مشاهده شده در این متغیر 28/0 می باشد به این معنی که این متغیر می تواند
حدود 28 درصد تغییرات متغیر مسئولیت پاسخگویی را پیش بینی نماید.
فرضیه 3-1-
بین مدیریت عملکرد و بهبود مسئولیت پاسخگویی رابطه معني داري وجود دارد.
نتایج جدول
(5) حاکی از این است که رابطه متغیر مدیریت عملکرد به صورت کلی (358/2 =
t)
در سطح 021/0 معنی دار می باشد بنابراین می توان گفت که بین مدیریت عملکرد و
بهبود مسئولیت پاسخگویی رابطه معني داري وجود دارد.
به علاوه
بتای مشاهده شده در این متغیر 29/0 می باشد به این معنی که این متغیر می تواند
حدود 29 درصد تغییرات متغیر مسئولیت پاسخگویی را پیش بینی نماید.
جدول شماره 6 : خلاصه نتايج
فرضيه ها
رديف
|
فرضيه
|
نتيجه
|
1
|
بین بودجه ریزی
عملیاتی و بهبود مسئولیت پاسخگویی رابطه معني داري وجود دارد.
|
تاييد
|
1-1
|
بین برنامه ريزي و
بهبود مسئولیت پاسخگویی رابطه معني داري وجود دارد.
|
تاييد
|
2-1
|
بین تجزيه و
تحلیل هزینه
ها(ABC)
و بهبود
مسئولیت پاسخگویی رابطه معني داري وجود دارد.
|
تاييد
|
3-1
|
بین مديريت عملكرد و
بهبود مسئولیت پاسخگویی رابطه معني داري وجود دارد.
|
تاييد
|
با توجه به
جدول بالا ملاحظه مي شود كه فرضیه یک تحقیق با عنوان بین بودجه ریزی عملیاتی و
بهبود مسئولیت پاسخگویی در دستگاه های اجرایی استان آذربایجان شرقی رابطه معني
داري وجود دارد، مورد تایید قرار گرفت.
فرضیه دوم
تحقیق با عنوان بین برنامه ریزی و بهبود مسئولیت پاسخگویی در دستگاه های اجرایی
استان آذربایجان شرقی رابطه معني داري وجود دارد، مورد تایید قرار گرفت.
فرضیه سوم
تحقیق تحت عنوان بین تجزيه و تحلیل هزینه ها
(ABC)
و
بهبود مسئولیت پاسخگویی در دستگاه های اجرایی استان آذربایجان شرقی رابطه معني
داري وجود دارد، مورد تایید قرار گرفت.
فرضیه چهارم
تحقیق
با
عنوان بین مدیریت عملکرد و بهبود مسئولیت پاسخگویی در دستگاه های اجرایی استان
آذربایجان شرقی رابطه معني داري وجود دارد، مورد تایید قرار گرفت.
بررسی قدرت
رابطه هر یک از عوامل ذکر شده در فرضیه های فوق یعنی برنامه ریزی، تجزيه و
تحلیل هزینه ها
(ABC)
و
مدیریت عملکرد در بودجه ریزی عملیاتی با بهبود مسئولیت پاسخگویی نشان میدهد که
مدیریت عملکرد، تجزيه و تحلیل هزینه ها
(ABC)
و
برنامه ریزی به ترتیب با بتای 29% ، 28% و 25% بیشترین توان را برای پیش بینی
تغییرات متغیر مسئولیت پاسخگویی داشته اند.
6. نتیجه گیری
نتایج حاصل از تحقیق ارتباط بین بودجه ریزی عملیاتی و بهبود مسئولیت پاسخگویی
را تایید کرد. بنابراین بودجه ریزی عملیاتی یکی از عواملی است که در رابطه با
بهبود مسئولیت پاسخگویی بايد مورد توجه قرار گیرد. در کل بودجه ريزي عملياتي
توانست 55% تغییرات مربوط به متغیر مسئولیت پاسخگویی را پیش بینی کند. نتایج
این تحقیق با یافته های جوردن و هاکبارت (2005) همسویی دارد. این محققان بیان
می دارند که هدف اصلی از استقرار سیستم بودجه ریزی عملیاتی، بهبود مسئولیت
پاسخگویی در برابر فرایند بودجه و تخصیص آن است. همچنين در بررسي هاي مربوط به
بودجه ريزي عملياتي به عنوان ابزاري براي پاسخگويي، به اين نتيجه رسيدند كه
اندازه گيري عملكرد باعث بهبود مسئوليت پاسخگويي نسبت به دستگاه هاي اجرايي مي
شود.
نتایج تحقیق
ارتباط بین برنامه ريزي و بهبود مسئولیت پاسخگویی را تایید کرد. بنابراین
برنامه ریزی یکی از عواملی است که در رابطه با بهبود مسئولیت پاسخگویی بايد
مورد توجه قرار گیرد. برنامه ريزي در بودجه ريزي عملياتي توانست 25 درصد
تغییرات مربوط به متغیر مسئولیت پاسخگویی را پیش بینی کند. نتایج این تحقیق با
یافته های زینالی
و
محمدی پور (1387) همسویی دارد. این محققان بیان می دارند بودجه ریزی عملیاتی با
الزام دستگاه های اجرایی به تمرکز بر نتایج برنامه ها، سعی در بهبود اثربخشی،
کارایی و پاسخگویی برنامه های دولت دارد. در واقع بودجه بندی عملیاتی با تاکید
بر نتایج برنامه ها و به کار بردن معیار فزونی منافع بر مخارج در مورد برنامه
ها و همچنین محاسبه بهای تمام شده آنها، به دنبال شفاف سازی و ارائه اطلاعات
مناسب برای عموم جهت اعتماد سازی و همکاری می باشد. این نوع بودجه بندی با
استفاده از معیار جریان منابع اقتصادی و مبنای تعهدی کامل و همچنین تاکید بر
نتایج برنامه ها باعث افزایش مسئولیت پاسخگویی اعم از مالی و عملیاتی می شود.
این نوع بودجه بندی موجب تاکید بر مسئولیت پاسخگویی از سطوح اجرایی به سطوح
برنامه ها می شود.
نتایج حاصل از تحقیق ارتباط بین تجزيه و تحليل هزينه ها
(ABC)
و
بهبود مسئولیت پاسخگویی را تایید کرد. بنابراین تجزيه و تحليل هزينه ها
(ABC)
یکی
از عواملی است که در رابطه با بهبود مسئولیت پاسخگویی بايد مورد توجه قرار
گیرد. تجزيه و تحليل هزينه ها در بودجه ريزي عملياتي توانست 28 درصد تغییرات
مربوط به متغیر مسئولیت پاسخگویی را پیش بینی کند. نتایج این تحقیق با یافته
های انصاری و زینالی (1387) همسویی دارد. نتايج تحقيق این محققان نشان مي دهد
سیستم مدیریت هزینه به عنوان بخشی از سیستم بودجه ریزی عملیاتی می باشد و برای
اجرای بهتر و موفقیت آمیز آن علاوه بر محاسبه بهای تمام شده فعالیتها، مدیریت
هزینه و حذف فعالیتهای فاقد ارزش افزوده، لازم و ضروری است و استفاده از سیستم
هزینه یابی بر مبنای فعالیت، محک زنی، بهبود مستمر و مدیریت کیفیت جامع باعث
کاهش هزینه های دولت و افزایش کیفیت خدمات ارائه شده می شود. افزایش کیفیت
خدمات و کاهش هزینه های انجام آن، باعث افزایش رضایت مردم و استفاده کنندگان از
خدمات دولتی می گردد و از طرفی شفافیت اطلاعاتی و مسئولیت پاسخگویی دولت را
افزایش می دهد. استفاده کنندگان از خدمات دولتی به خاطر تاکید دولت بر نتایج و
محاسبه بهای تمام شده هر واحد فعالیت و برنامه، بهتر می توانند عملکرد دولت را
مورد ارزیابی قرار دهند.
نتایج تحقیق
ارتباط بین مديريت عملكرد و بهبود مسئولیت پاسخگویی را تایید کرد. بنابراین
مدیریت عملکرد یکی از عواملی است که در رابطه با بهبود مسئولیت پاسخگویی بايد
مورد توجه قرار گیرد مديريت عملكرد در بودجه ريزي عملياتي توانست 29 درصد
تغییرات مربوط به متغیر مسئولیت پاسخگویی را پیش بینی کند. نتایج این تحقیق با
یافته های خدامی پور و زینالی (1386) همسویی دارد. نتایج این تحقیق نشان می دهد
که بودجه ریزی عملیاتی، مستقیم ترین پیوند میان اطلاعات عملکرد و افزایش کارایی
و کیفیت خدمات است و این نوع بودجهبندی از طریق استفاده از مدیریت کیفیت جامع
و کاهش هزینهها و همچنین افزایش رضایت مصرف کنندگان باعث بهبود عملکرد دولت
شده و در واقع منجر به بهرهبرداری اثربخش تر از منابع سازمان خواهد شد و
مدیران میتوانند از منابع موجود در راستای دستیابی به هدفهای مورد انتظار
تبیین شده در بودجه بطور اثربخش تری بهرهبرداری کنند.
مهمترین
متغیری که به عنوان متغير پیش بین در بهبود مسئولیت پاسخگویی شناسایی شد متغیر
مدیریت عملكرد بود. اضافه شدن متغيرهاي تجزيه و تحليل هزينه ها
(ABC)
و
برنامه ريزي قدرت پيشبيني را بطور معنيداري بالا ميبرد. چنانکه نتایج تحقیق
نشان داد ضریب تعیین متغیر مدیریت عملكرد، بیشترین ضریب تعیین را دارا می باشد.
و ارتباط معنی داری را با متغیر مسئولیت پاسخگویی نشان داد و متغیر بعدی در پیش
بینی بهبود مسئولیت پاسخگویی، متغیر تجزيه و تحليل هزينه ها
(ABC)
است.
این متغیر بعد از متغیر مدیریت عملكرد بالاترین ضریب تعیین را دارا می باشد. و
ارتباط آن با متغیر مسئولیت پاسخگویی معنی دار می باشد.
و در نهایت
برنامه ریزی
سومین متغیر پیش بینی کننده تحقیق بود. ارتباط این متغیر نیز به شکل مستقیم با
متغیر مسئولیت پاسخگویی معنی دار مي باشد.
7. محدويت هاي تحقيق
هر تحقيقي به
واسطه امکان دخالت عواطف، احساسات و نگرش ها در کار پژوهش با یکسری محدودیت ها
و مشکلات مواجه است. در این پژوهش نیز محدودیت هایی وجود دارد که از آن جمله می
توان به موارد زیر اشاره نمود:
1- ابعاد
بودجه ریزی عملیاتی از دیدگاه های مختلف به صورت متفاوت تعریف گردیده است که در
تحقیق حاضر بودجه ریزی عملیاتی تنها بر اساس مدل الماس مورد بررسی قرار گرفته
است.
2- در این
تحقیق تنها رابطه عناصر اصلی مدل جامع نظام بودجه ریزی عملیاتی (مدل الماس) با
بهبود مسئولیت پاسخگویی مورد بررسی قرار گرفته است و رابطه بین عناصر توانمند
ساز اين مدل با بهبود مسئولیت پاسخگویی بررسی نشده است.
3- موضوع
این پژوهش بررسی رابطه بین بودجه ریزی عملیاتی و بهبود مسئولیت پاسخگویی در
دستگاه های اجرایی آذربایجان شرقی می باشد. لذا با توجه به جامعه مورد
بررسی، لازم است تعميم نتايج پژوهش به دستگاه هاي اجرايي استان هاي ديگر با
احتياط صورت گيرد.
4- محدويت
ذاتي پرسشنامه هاي كتبي در جمع آوري داده هاي پژوهش از ديگر محدويت هاي اجتناب
ناپذير پژوهش مي باشد.
8. پیشنهادها
بودجه دستگاه های اجرایی، از مهمترین ابزارهای سیاست گذاری، تصمیم گیری و
برنامه ریزی به منظور اجرای راهبرد توسعه و آئینه تمام نمای همه برنامه ها و
فعالیت های دولت است که به عنوان ابزار سیاست مالی و تثبیت کننده نوسانات
اقتصادی و همچنین معیار هزینه و ضابطه سنجش کارایی دستگاه های اجرایی، نقش
بسزایی را در توسعه اقتصاد ملی برعهده دارد
در خلال پژوهش حاضر پیشنهاداتی به نظر پژوهشگر رسیده است که با توجه به
نوپا بودن موضوع بودجه ریزی عملیاتی و اثر گذاری آن بر عملکرد بخش های مختلف
جامعه، بشرح ذیل ارائه می گردد.
1- با توجه
به اينكه نظام بودجه ريزي عملياتي در كشورمان در حال پياده شدن مي باشد، به نظر
مي رسد كه بايد به موازات اين پياده سازي ابزار مكمل و ارزيابي كننده عملكرد
اين نظام يعني نظام حسابرسي عملياتي نيز هماهنگ با آن پياده شود. تا نظام
بودجه ريزي دولتي و در نهايت نظام گزارشگري مالي دولتي به اهداف متعالي خود
دست يابند و ابزار قدرتمندي براي دولت در اداي مسئوليت پاسخگويي خود باشد و
فراتر از آن، براي شكوفايي و پيشرفت اقتصادي كشور نقش بسزايي ايفا نمايند.
2- سازماندهی
دستگاه های اجرایی بر مبنای بودجه بندی افزایشی و متناسب با تورم و یا شاخصهای
دیگر به غیر از معیارهای علمی سنجش عملکرد، باعث تقویت چانه زنی و تخصیص رابطه
ای بودجه به فعالیتها می شود. این امر باعث می شود تا مدیران و مسئولان دستگاه
های اجرایی با نادیده گرفتن واقعیتها و عملکردهای گذشته و بدون توجه به سطح
فعالیت های خود از روشهای علمی حسابداری استفاده نکنند. لذا پیشنهاد می شود با
توجه به شرایط موجود، برای تخصیص بودجه از روش های جديد و علمی مبتنی بر واقعیت
استفاده شود.
3- ورود به
فرايند تحول در « نظام بودجه ريزي» و « نظام حسابداري و گزارشگري مالي» در درجه
اول مستلزم درك صحيح نقش و اهميت اين دو نظام در فرايند پاسخگويي عمومي است.
بايد نقش و اهميت بودجه سالانه به عنوان گستره و حوزه عمل مسئوليت پاسخگويي
مالي و عملياتي دولت و نقش بي بديل حسابداري و گزارشگري مالي به عنوان يكي از
ابزارهاي اصلي و با اهميت تحقق و ارتقاي سطح اين دو مسئوليت، براي دولتمردان،
سياست ورزان و نهادهاي متولي و مسئول امور مالي و بودجه اي كشور روشن شده و به
باور عمومي اين قبيل مقامات تبديل شود.
4- در محاسبه
دقيق بهاي تمام شده فعاليتها و برنامه ها بايد به عنوان يكي از حساس ترين مراحل
بودجه ريزي عملياتي هرچه بيشتر دقت شود، چرا كه هر اندازه بهاي تمام شده به
عنوان داده اصلي نظام بودجه ريزي عملياتي و اكثر روش هاي حسابداري مديريت بطور
دقيق تر محاسبه شود به همان اندازه اين نظام و ديگر روش هاي حسابداري مديريت در
عمل موفق خواهند شد. محاسبه نادرست بهاي تمام شده منجر به دريافت خروجيهاي
نادرست از سيستم شده و در نهايت منجر به تصميم گيريهاي نادرست خواهد شد.
5- با توجه
به وجود رابطه معنی دار بین برنامه ریزی، تحلیل هزینه ها و مدیریت عملکرد با
بهبود مسئولیت پاسخگویی، كارشناسان، ذیحسابان و مديران مالی و سایر مسئولين در
تهیه بودجه به این موارد توجه داشته باشند. آگاهی کافی مقامات بخش عمومی از
لزوم ایفای مسئولیت پاسخگویی در مورد حفظ و حراست و استفاده صحیح از منابع مالی
و اقتصادی عمومی از یک سو و اطلاع از ابزارها و امکانات مورد نیاز برای تحقق و
ارتقای سطح این مسئولیت از سوی دیگر، زمینه های لازم را برای ایجاد تحول
بنیادین در نظام موجود حسابداری و گزارشگری مالی مطلوب و مبتنی بر مسئولیت
پاسخگویی فراهم می آورد.
پی نوشت ها: